به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، بنا به دلایلی نظیر نقدشوندگی بسیار بالای اوراق تأمین مالی و تبعیت زیاد آن از شرایط عرضه و تقاضا، نرخ بهره مربوط به اوراق تامین مالی (در مقایسه با مواردی نظیر نرخ بهره نظام بانکی) یکی از معتبرترین مراجع نرخهای بهره در هر اقتصاد است. جدای از مقادیر اسمی و حقیقی نرخ بهره که حاوی اطلاعات ارزشمندی در مورد شرایط اقتصادی است، ارتباط میان نرخهای مربوط به سررسیدهای زمانی متفاوت نیز اهمیت بالایی دارد و میتواند دلالتهای ارزشمندی برای ذینفعان مختلف از جمله سرمایهگذاران و سیاستگذاران در بر داشته باشد. همین موضوع سبب توسعه مفهومی به نام ترم استراکچر یا ساختار زمانی نرخ بازده شده است.
منحنی ساختار زمانی نرخ بهره یا ترم استراکچر (Term Structure) یکی از مهمترین منحنیهای ساختاری در اقتصاد هر کشور است که روند تغییرات نرخ و چشمانداز نرخ بهره را در اقتصاد هر کشوری نمایش میدهد. این منحنی که نمایشدهنده نرخ سود انواع اوراق بدون ریسک بر مبنای فاصله آنها تا سررسید است، به طور ساده مکان هندسی نقاطی است که طول آنها نرخ بازده اوراق تامین مالی و عرض آنها فاصله تا سررسید اوراق مذکور است. ساختار زمانی نرخ بهره رایجترین ابزار جهت بررسی رابطه میان نرخهای کوتاهمدت و بلندمدت است. هرچند که بررسی ساختار زمانی نرخ بهره با اهداف مختلفی صورت میگیرد اما مهمترین دلیل اهمیت آن، امکان مشاهده انتظارات فعالان بازارهای مالی در مورد شرایط اقتصادی آینده است. به بیان دیگر، ساختار زمانی نرخ بهره میتواند برآیند انتظارات خریداران و فروشندگان حاضر در بازار اوراق تامین مالی را در مورد رکود/رونق آتی نشان دهد.
ساختار زمانی نرخ بهره دارای چهار الگوی شکلی صعودی، نزولی، کوهانی و مستقیم است. منحنی صعودی یا محدب نشاندهنده بیش تر بودن نرخ بازده اوراق تامین مالی درازمدت از نرخ بازده اوراق کوتاهمدت و منحنی نزولی یا مقعر نشاندهنده نرخ بازده اوراق تامین مالی کوتاهمدت بیشتر از نرخ بازده اوراق بلند مدت میباشد. الگوی کوهانی شکل منحنی بازده نیز عموما نمایانگر این است که نرخ بازدهی برای اوراق با سررسید کمتر از یک سال صعودی و برای یک سال و بیشتر روندی هموار یا نزولی در بردارد. در شرایط خاص و به ندرت امکان مستقیم بودن منحنی بازده نیز وجود دارد که نشان دهنده نزدیک بودن بازدهی اوراق کوتاهمدت و اوراق بلندمدت به یکدیگر است.
در صورت نبود عدم اطمینان نسبت به نرخهای بهره آتی، نرخهای بلندمدت باید میانگین وزنی نرخهای کوتاهمدت فعلی و آتی باشند. به عنوان نمونه اگر نرخ بهره یکساله در سال ۱۳۹۸ معادل ۲۰ درصد و برای سال ۱۳۹۹ نیز معادل ۲۰ درصد برآورد گردد، در صورتی که هیچ عدم اطمینانی نسبت به تحقق نرخ کوتاهمدت سال ۱۳۹۹ وجود نداشته باشد، نرخ بهره دوساله باید معادل ۲۰ درصد باشد. در این صورت منحنی ترم استراکچر باید هموار و با شیب صفر باشد.
اما این فرض که قرضدهندگان اطلاعات کاملی در مورد نرخهای بهره آتی دارند، چندان واقعی نبوده و نیاز به تعدیل دارد. پذیرش نااطمینانی در فضای اقتصاد، به معنای آن است که نرخهای انتظاری (برآورد افراد از نرخ بهره آتی) مبنای تصمیمگیری خواهند شد. با در نظر گرفتن این مساله که قرضدهندگان غالبا ریسکگریز هستند، میتوان گفت که اوراق بلندمدت به طور سیستماتیک برای قرضدهندگان جذابیت کمتری نسبت به اوراق کوتاهمدت دارند لذا نرخ بهره مطالبه شده برای آنها بیشتر خواهد بود و به همین دلیل است که ترم استراکچر در حالت عادی غالبا دارای شیب مثبت است.
انتظار افزایش نرخهای بهره در آینده نیز از دیگر عواملی است که میتواند موجب افزایش شیب ترم استراکچر شود؛ اگر افراد انتظار داشته باشند که در سالهای آتی بنا به دلایلی نظیر ایجاد رونق اقتصادی (و افزایش تقاضا برای تامین مالی) نرخ بهره افزایش یابد، شیب ترم استراکچر نیز افزایش خواهد یافت. در مقابل اگر افراد انتظار داشته باشند که در سالهای آتی بنا به دلایلی نظیر ایجاد رکود اقتصادی (و کاهش تقاضا برای تامین مالی) نرخ بهره کاهش یابد، شیب ساختار زمانی نرخ بهره نیز کاهش یافته و احتمالا نزولی خواهد بود. البته باید توجه داشت که تنها انتظارات رونق و رکود اقتصادی موجب تغییر شیب نرخ بازده نمیشود و مواردی دیگر نظیر انتظار افزایش نرخهای بهره در آینده (ناشی از سیاستهای پولی انبساطی یا انقباضی) یا افزایش میزان بازدهی در سایر بازارها نظیر سپردههای بانکی نیز میتواند بر شیب ترم استراکچر اثر بگذارد.
در نهایت نیز باید توجه داشت که در کنار شیب ترم استراکچر، موقعیت کلی آن (سطح) نیز تابع سطح عمومی نرخ بهره در اقتصاد است؛ به عنوان نمونه اگر نرخ بهره کلی در یک اقتصاد در محدوده ۲۰ درصد باشد، برای ترم استراکچر نیز (فارغ از شیب مثبت یا منفی) انتظار میرود که میانگین کلی در محدوده ۲۰ درصد باشد. هرگونه کاهش یا افزایش یکباره در سطح نرخ بهره اقتصاد (نظیر تغییر نرخ سپرده بانکی) میتواند انتقال متناسبی را در سطح کلی ترم استراکچر ایجاد کند.
با مقدمهای که ذکر شد، آنچه در ادامه میآید تحلیلی بر منحنی ساختار زمانی نرخ بهره در اقتصاد ایران از شهریورماه سال ۱۳۹۶ و همزمان با سیاست پولی انبساطی (کاهش یکباره نرخ سود سپرده بانکی از محدوده ۱۸ درصد به ۱۵ درصد) است. بدین منظور، منحنی ساختار زمانی نرخ بهره برای اسناد خزانه اسلامی در هفته پایانی هر ماه ترسیم شده است. دلیل انتخاب اسناد خزانه اسلامی، یکسان بودن آنها از منظر ریسک و توسعه قابل ملاحظه آنها در سالهای اخیر بوده است.
شایان ذکر است که در پایان مهرماه ۱۳۹۸ ارزش بازار اسناد خزانه اسلامی حدود ۵۵ هزار میلیارد تومان بوده (۵۱ درصد از کل ارزش بازار اوراق تامین مالی بورسی و فرابورسی) که این رقم کمتر از ۲ درصد سپردههای نظام بانکی (در پایان خردادماه ۱۳۹۸) است. با توجه به اندازه بزرگ بازار بانکی در مقابل بازار اوراق و رابطه جانشینی میان این دو ابزار، سپردههای بانکی تا حد زیادی به عنوان لیدر اوراق عمل میکنند و نرخ بهره بازار اوراق، تاثیرپذیری بالایی از نرخ سود سپرده بانکی دارد.
شهریور ۱۳۹۶
در پایان شهریورماه ۱۳۹۶ و پس از اعلام سیاست کاهش نرخ سود سپرده بانکی به محدوده ۱۵ درصد (۱۱ شهریورماه)، نرخ بهره در بازار اوراق تامین مالی نیز کاهش یافته و سطح منحنی به پایین منتقل شده است. شیب نزولی منحنی نیز به دلیل انتظار برای کاهش بیشتر نرخ در ماههای بعدی و رسیدن به محدوده نرخ سود بانکی (۱۵ درصد) بوده است. لازم به ذکر است که بیشترین سررسید اوراق در این زمان شش ماه بوده و سررسید تمام اوراق موجود در بازار تا پیش از پایان سال ۱۳۹۶ بوده است. همچنین باید توجه داشت که نرخ بهره نزدیکترین ورقه سررسیده شوند (با سررسید ۶ روز) بسیار بالاتر از سایرین و در محدوده ۲۴ درصد بوده است. با توجه به آنکه با نزدیک شدن به زمان سررسید، سود مطلق (مقادیر ریالی) اوراق بسیار ناچیز شده و بخش قابل ملاحظهای از آن نیز صرف کارمزدهای معاملاتی میشود، اوراق دارای سررسید کمتر از یک ماه غالبا نرخهای بالایی دارند. در مجموع، ساختار ترم استراکچر در شهریور ۱۳۹۶ گویای انتظار مشهود برای کاهش بیشتر نرخ بهره در بازار اوراق تامین مالی طی ماههای آتی نزد فعالان بازار است.
مهر ۱۳۹۶
در مهرماه ۱۳۹۶ و در تداوم روند نزولی نرخ بهره اوراق تامین مالی، منحنی ترم استراکچر حدود ۲ واحد درصد به پایین منتقل شده است. شیب منحنی نیز همچنان منفی بوده که بیانگر انتظار فعالان برای کاهش بیشتر نرخ بهره (احتمالا تا رسیدن به سطح نرخ ۱۵ درصد بانکی) بوده است. نکته مهم دیگر آنکه با انتشار یک ورقه جدید در این ماه که دارای سررسید اسفند ۱۳۹۷ (حدود ۱۸ ماه) بوده، نرخ بهره این ورقه جدید نیز در محدوده ۱۵ درصد قرار گرفته است. به نظر میرسد که قرار گرفتن نرخ بهره انتظاری پایان سال ۱۳۹۷ در محدوده ۱۵ درصد نشان از انتظار قوی فعالان بازار مبنی بر پایداری نرخ بهره در این سطوح برای مدت نسبت طولانی بوده است.
آبان ۱۳۹۶
در این ماه نیز مجددا سطح کلی منحنی به پایین منتقل شده و میانگین آن در محدوده ۱۵ درصد و معادل با نرخ سود سپرده بانکی قرار گرفته است. به این ترتیب پس از گذشت حدود ۲ ماه از کاهش نرخ سود سپرده بانکی، بازار اوراق تامین مالی نیز با شرایط جدید تعدیل شده است. شایان ذکر است که نرخ بهره مربوط به بلندترین سررسید حاضر در بازار، در این ماه به کمتر از نرخ ۱۵ درصد رسیده است.
آذر و دی ۱۳۹۶
با توجه به کاهش محسوس سطح منحنی در ماههای مهر و آبان (حدود ۳.۵ درصد)، طی آذرماه و دیماه نیز نوسانات مختصری حول نرخ تعادلی جدید ۱۵ درصد شکل گرفته است. لازم به ذکر است که طی این دو ماه نیز همچنان شیب ترم استراکچر نزولی و مبین انتظار کاهش نرخ بازدهی در آینده بوده است.
بهمن ۱۳۹۶
با شدت گرفتن نوسانات در بازار ارز و رشد حدود ۸ درصدی نرخ ارز در بهمنماه ۱۳۹۶، دولت جهت مدیریت بازار ارز اقدام به اتخاذ سیاست پولی انقباضی کرده و این سیاست را از طریق انتشار اوراق گواهی سپرده ۲۰ درصدی اعمال نموده است. در هفته پایانی بهمن و هفته آغازین اسفند ۱۳۹۶، مجموعا بیش از ۲۳۰ هزار میلیارد تومان اوراق گواهی سپرده یکساله منتشر شده و به فروش رفته است. با توجه به افزایش حدود ۵ واحد درصدی نرخ سود بانکی (از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد)، ترم استراکچر نیز در پایان بهمنماه تقریبا به همین میزان به بالا منتقل شده است. در این دوره شیب منحنی کمی منفی بوده است.
اسفند ۱۳۹۶ و فروردین ۱۳۹۷
تداوم نوسانات بازار ارز و فروش اوراق گواهی سپرده بانکی در اسفندماه، با افزایش محسوس سطح ترم استراکچر همراه بوده است. میانگین نرخ بازدهی اوراق تامین مالی در این ماه حدود ۲۴ درصد بوده است که فاصله زیادی با نرخ ۲۰ درصد بانکی پیدا کرده است. همین موضوع سبب شده تا در ماه بعد یعنی فروردین ماه ۱۳۹۷، منحنی ترم استراکچر حدود ۲ واحد درصد به پایین منتقل شود و در محدوده ۲۲ درصد قرار گیرد که این رقم معادل میانگین بلندمدت نرخ بازده اسناد خزانه است. در مورد دلایل نزولی بودن منحنی نیز به نظر میرسد که هنوز در بین فعالان بازار، اجماعی مبنی بر افزایش بیشتر نرخ بهره در آینده (ناشی از مواردی مانند تشدید نوسانات) ایجاد نشده است.
اردیبهشت ۱۳۹۷
منحنی ترم استراکچر در اردیبهشتماه نسبت به ماه قبل از آن تغییر چندانی نداشته و تقریبا بر آن منطبق بوده است. تنها تغییر این ماه، خروج نسبی منحنی از حالت نزولی و حرکت در جهت هموار شدن است. به نظر میرسد که در این ماه به تدریج انتظارات فعالان بازار در خصوص نرخهای بازده در ماههای آتی، به سمت مقادیر بیشتر تغییر جهت یافته است.
خرداد ۱۳۹۷
رشد بیش از ۱۰ درصدی نرخ ارز در خردادماه و تشدید نوسانات در بازارهای مالی و کالایی سبب افزایش قابل ملاحظه نااطمینانی در بین فعالان اقتصادی شد و با تحریک مشهود انتظارات تورمی، موجب افزایش نرخ بهره مطالبه شده توسط سرمایهگذاران گردید. به این ترتیب ترم استراکچر در خردادماه حدود ۲ واحد درصد افزایش یافته است. نکته قابل ذکر آنکه در این ماه، شیب منحنی به طور کامل صعودی شده است و نرخ بازده مطالبه شده برای اوراق سررسیدشونده در سال ۱۳۹۸ (دارای سررسید بیش از ۲۷۰ روز) حدود ۲ واحد درصد بالاتر از اوراق سررسیدشونده در سال ۱۳۹۷ قرار گرفته است. این تغییر جهت، نشان از انتظار برای افزایش بیشتر نرخ بهره اقتصاد ایران در واکنش به تشدید نوسانات بوده است.
تیر ۱۳۹۷
با افزایش ۲۱ درصدی نرخ ارز در تیرماه، نرخ بهره اسناد خزانه نیز مجددا افزایش یافته و منحنی ترم استراکچر حدود ۲.۵ واحد درصد به بالا منتقل شده است. نرخ تورم ماهانه در تیرماه معادل ۴.۴ درصد بوده که بسیار بالاتر از نرخهای تورم ماهانه در ماههای قبل (کمتر از ۲ درصد) بوده است. ساختار منحنی نیز در این ماه تقریبا هموار بوده است.
مرداد ۱۳۹۷
با ثبت رکورد رشد ۲۷ درصدی نرخ ارز در مردادماه و رسیدن نوسانات اقتصاد به بالاترین میزان، منحنی ترم استراکچر نیز به بالاترین سطح خود طی سالهای اخیر رسیده است. میانگین نرخ بهره اسناد خزانه در این ماه بیش از ۳۰ درصد بوده است و شیب صعودی منحنی که ناشی از تحریک شدید انتظارات تورمی بوده، نیز کاملا مشهود است. نرخ تورم ماهانه در مردادماه به ۵.۲ درصد رسیده است.
شهریور ۱۳۹۷
پس از انتقال پیوسته منحنی طی سه ماه متوالی به سمت بالا که با افزایش بیش از ۸ واحد درصدی نرخ بهره همراه بوده است در شهریورماه و پس از توسعه بازار ثانویه ارز، منحنی کمی به پایین منتقل شده است. رسیدن به زمان تمدید سپردههای بانکی یکساله در این ماه که با عدم تغییر نرخ سود سپردهها و ثبات آن در محدوده ۲۰ درصد همراه بوده، از دیگر دلایل تعدیل نسبی انتظارات مربوط به نرخ بهره نزد فعالان بوده است. شیب منحنی نیز در این ماه همچنان مثبت بوده است.
مهر و آبان ۱۳۹۷
با ایجاد ثبات نسبی در بازارهای مالی و عدم تغییر نرخ سود سپرده بانکی در واکنش به اتفاقات پیشآمده در اقتصاد، نرخ بهره اسناد خزانه نیز به تدریج کاهش یافته و در ماههای مهر و آبان انتقال منحنی به سمت پایین رخ داده است. لازم به ذکر است که در آبان ماه شیب منحنی کاملا مثبت بوده و فاصله قابل ملاحظهای میان نرخ بهره اوراق سررسیدشونده در سال ۱۳۹۷ (۲۳ درصد)، سررسیدشونده در سال ۱۳۹۸ (۲۵ درصد) و سررسیدشونده در سال ۱۳۹۹ (۲۶ درصد) ایجاد شده است. این تفکیک میتواند به عنوان صرف ریسک مطالبه شده برای اوراق کمتر از یکسال، بیش از یک سال و بیش از دو سال تفسیر شود.
آذر ۱۳۹۷
کاهش ۱۹ درصدی و یکباره نرخ ارز در آذرماه به دلیل مداخلات موثر بانک مرکزی و ایجاد ثبات نسبی در بازارهای مالی، عاملی بوده که سبب انتقال ۲ واحد درصدی ترم استراکچر در آذرماه به سمت پایین شده است. هموار شدن منحنی نیز نشانگر تعدیل انتظارات در مورد نرخهای بهره آتی بوده است.
دی ۱۳۹۷
تداوم روند نزولی نرخ ارز در دیماه و رسیدن نرخ تورم ماهانه به ۲ درصد (کمترین میزان از ابتدای تابستان) از جمله دلایلی بوده که انتقال بیشتر منحنی ترم استراکچر به سمت پایین را طی دی ماه موجب شده است. میانگین نرخ بهره در این ماه حدود ۲۱ درصد بوده است.
بهمن ۱۳۹۷
با نزدیک شدن به زمان سررسید گواهیهای سپرده بانکی یکساله، منحنی ترم استراکچر نیز در بهمن ماه کمی به سمت بالا منتقل شده است. با این وجود، با توجه به آنکه نرخ منحنی برای اوراق دارای سررسید کمتر از یک سال معادل ۲۱ درصد (و بیش از نرخ ۲۰ درصدی گواهیهای سپرده) بوده، رشد زیادی در نرخ بهره این اوراق ایجاد نشده است و در مقابل نرخ بهره اوراق دارای سررسید سال ۱۳۹۹ حدود ۱ واحد درصد افزایش یافته و منحنی مجددا شیب مثبت پیدا کرده است. به نظر میرسد که در بهمنماه ۱۳۹۷ فعالان بازار بر تثبیت نرخ بهره در محدوده ۲۰ درصد طی یک سال آتی توافق داشتهاند.
اسفند ۱۳۹۷ و فروردین ۱۳۹۸
پس از تمدید اوراق گواهی سپرده یکساله در اسفندماه (با نرخ ۲۰ درصد) منحنی ترم استراکچر نیز کمی به بالا منتقل شده است. در مورد دلایل احتمالی این تغییر باید گفت به نظر میرسد با توجه به آنکه غالبا با شروع سال جدید، اتفاقات پیشبینی نشده زیادی در فضای اقتصادی کشور روی میدهد، معمولا در پایان اسفندماه انتظارات به سمت بالا حرکت کرده و در فروردین ماه کمی تعدیل میشود. همین موضوع سبب افزایش نرخ در اسفندماه و کاهش آن در فروردین ماه شده است. در اسفند و فروردین سال گذشته نیز تغییر مشابهی در منحنی ترم استراکچر ایجاد شده بود.
اردیبهشت ۱۳۹۸
تشدید تنشهای نظامی در منطقه و افزایش ۷ درصدی نرخ ارز در اردیبهشتماه، از جمله دلایلی بوده که موجب افزایش نسبی نرخ بهره شده است. با این وجود باید توجه داشت که این افزایش بیشتر به شکل افزایش شیب بوده است؛ نرخ بهره مطالبه شده برای اوراق مربوط به سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ افزایش یافته و نرخ بهره برای اوراق سررسیدشونده در سال ۱۳۹۸ تقریبا ثابت بوده است. به نظر میرسد فعالان بازار به تدریج نسبت به ثبات شرایط در سال ۱۳۹۸ به جمعبندی رسیدهاند اما در مورد شرایط سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ و تغییرات نرخ بهره و ریسک اقتصاد ایران پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ ایالات متحده، ابهام زیادی نزد آنان وجود داشته است.
خرداد و تیر ۱۳۹۸
طی خردادماه نیز شیب منحنی باز هم افزایش یافته و پرمیوم ریسک اوراق سررسیدشونده در سال های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به حدود ۲ واحد درصد افزایش یافته است. به نظر میرسد جمعبندی بازار برای سال ۱۳۹۸، ثبات نرخ سود بانکی در محدوده ۲۰ درصد و برای پس از آن، ابهام در شرایط سیاست خارجی و اقتصادی بوده است. طی تیرماه نیز منحنی نسبت به ماه قبل بدون تغییر بوده است.
مرداد ۱۳۹۸
انتشار گزارش بازرس مولر و تبرئه ترامپ از اتهام دستکاری نتایج انتخابات در مردادماه که با افزایش احتمال انتخاب وی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ همراه شده، عاملی بوده که سبب افزایش شیب منحنی ترم استراکچر (به معنای انتظار افزایش بیشتر نرخها) برای اوراق سررسیدشوند در دوره پس از انتخابات شده است. این موضوع به معنای آن است که پرمیوم ریسک مطالبه شده توسط سرمایهگذاران حدود یک واحد درصد افزایش یافته است.
شهریور ۱۳۹۸
طی شهریورماه ۱۳۹۸ نیز با رسیدن به زمان تمدید سپردههای بانکی و عدم تغییر نرخ سود آنها، انتظارات مربوط به نرخ بهره نیز مجددا تعدیل شده و منحنی ترم استراکچر به پایین منتقل شده است. البته بازدهی منفی نرخ ارز طی چهار ماه متوالی و کاهش محسوس نرخ تورم (از محدوده ۵۲ درصد در اریبهشت به ۳۵ درصد در شهریور) نیز در تعدیل انتظارات مربوط به نرخ تورم و نرخ بهره موثر بوده است. شیب منحنی نیز همچنان مثبت بوده و سرمایهگذاران برای اوراق سررسیدشونده پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ صرف ریسکی حدود ۲ واحد درصد مطالبه میکنند.
مهر ۱۳۹۸
تشدید رویههای نظارتی بانک مرکزی و تداوم روند نزولی نرخ تورم نقطه به نقطه (که با کاهش حدود ۷ واحد درصدی در مهرماه همراه بوده)، دو عاملی بوده که انتظارات نسبت به نرخ بهره و نرخ تورم را در مهرماه تعدیل نموده است. میانگین نرخ بهره اسناد خزانه اسلامی در مهرماه، به محدوده ۲۰.۷ درصد رسیده است که این رقم کمترین میزان از ابتدای سال ۱۳۹۷ است. به این ترتیب طی مهرماه نیز انتقال منحنی ترم استراکچر به سمت پایین روی داده است. کاهش شیب منحنی نیز سبب شده که ساختار آن تا حد زیادی افقی شده و در محدوده ۲۰ درصد قرار گیرد. با این وجود هنوز پرمیوم ریسکی معادل ۱ درصد برای اوراق سررسیدشونده پس از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ وجود دارد. مطرح شدن مساله استیضاح ترامپ نیز میتواند بر کاهش پرمیوم ریسک نسبت به ماه قبل موثر باشد.
در مورد نقطه آخر ترم استراکچر و نرخ بهره نسبتا پایین آن نیز به نظر میرسد که تازه وارد بودن سری جدید اسناد خزانه در بازار (کمتر از سه هفته) و تخصیص مقادیر ناچیزی از آن توسط مرکز مدیریت بدهی وزارت اقتصاد تا پایان مهرماه (کمتر از ۴ درصد) از جمله دلایلی است که سبب شده نرخ آن چندان قابل اعتبار نباشد. انتظار میرود با افزایش میزان تخصیص این ورقه، نرخ آن نیز توسط نیروهای عرضه و تقاضا به شکل بهتری مشخص شود.
تهیه کننده: شرکت سرمایه گذاری سامان مجد